در قلب بافت متراکم و پرهیاهوی مرکز تهران جایی که هر وجب زمین باارزش است و طبیعت برای نفس کشیدن تقلا میکند.تلاشی شکل گرفته برای طراحی مدرسهای چون باغی سرزنده و سبز؛ جایی که آجرها خاموش نمیمانند و فضاها، روایتگر پیوند میان طبیعت، آموزش و جامعهاند.
الهامگرفته از خرد معماری ایرانی-اسلامی
در این طرح، حیاط، همچون معماری سنتی ایرانی، به سطح زمین محدود نمانده است. بلکه با خلق یک “کوچهباغ عمودی”، طراوت و حرکت در لایههای مختلف بنا امتداد یافته است. این فضای نیمهباز و پیوسته، با نور و سبزی، میان طبقات جریان دارد و دانشآموزان را از محدودیت فضاهای بسته میرهاند.
باغی در میان سنگ و آجر
توپر و توخالیهای این سازه، با دقت طراحی شدهاند تا نسیم، نور و سایه—عناصر بنیادین طبیعت—را به درون فضا دعوت کنند. بازشوهای حجمی نهتنها از خشکی ساختمان میکاهند، بلکه با جداسازی فضایی مقاطع متوسطه اول و دوم، نظمی موزون و بدون تداخل پدید میآورند.
گفتوگوی جامعه و معماری
این مدرسه تنها مکانی برای آموزش نیست؛ بستری است برای پیوند خانواده، جامعه و تربیت. پیشفضاهای ورودی، مکانهایی برای استقبال والدیناند، و سالن اجتماعات و سالن ورزشی، فرصتهایی برای مشارکت اجتماعی در مسیر رشد کودکان فراهم میآورند.
روایتی از پایداری و خرد اقلیمی
جزئیات معماری، پاسخی آگاهانه به اقلیم شهری و تعهدی به پایداریاند؛ از سیستمهای هوشمند سایهانداز، تا بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر و فضاهای سبزی که با روح شهر و مردمانش همآوا هستند.
این “کوچهباغ عمودی”، تنها مدرسهای برای پرورش اندیشه نیست، بلکه روایتی است از حکمت معماری ریشهدار در میراث ایرانی و پیوندی نو با طبیعت و اجتماع—فضایی که هر گام در آن، داستانی تازه از یادگیری، زیستن و رشد بازگو میکند.